چرا برخی افراد در روابط عاشقانه، از اشتباهات گذشته رها نمیشوند؟
روابط عاشقانه از اشتباهات گذشته خود درس نمیگیرند و آنها را تکرار میکنند.
- 🌐
عدم خودآگاهی:
بسیاری از افراد به درستی از نقاط ضعف و الگوهای رفتاری مخرب خود آگاه نیستند. - 🌐
ترس از صمیمیت:
ترس از آسیبپذیری و صمیمیت واقعی، میتواند باعث شود افراد ناخودآگاه به سمت روابطی کشیده شوند که به شکست منجر میشوند. - 🌐
نیاز به تایید:
برخی افراد برای اثبات ارزشمندی خود به دنبال تایید دیگران هستند و این نیاز، آنها را در روابط ناسالم نگه میدارد. - 🌐
اعتماد به نفس پایین:
کمبود اعتماد به نفس باعث میشود افراد خود را لایق یک رابطه سالم و موفق ندانند. - 🌐
الگوهای خانوادگی:
الگوهای روابطی که در خانواده دیدهاند، ناخودآگاه بر روابط آنها تاثیر میگذارد. - 🌐
باورهای غلط درباره عشق:
باورهای غیرمنطقی درباره عشق و رابطه، مانند “> - 🌐
ناتوانی در بخشش:
ناتوانی در بخشیدن خود و دیگران، باعث میشود افراد در گذشته گیر کرده و نتوانند به جلو حرکت کنند. - 🌐
ترس از تنهایی:
ترس از تنها ماندن، باعث میشود افراد در روابطی بمانند که از آنها راضی نیستند. - 🌐
عدم مهارتهای ارتباطی:
نداشتن مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط موثر و حل تعارضات، میتواند به مشکلات جدی در رابطه منجر شود. - 🌐
تمایل به کنترل:
نیاز به کنترل کردن رابطه و طرف مقابل، معمولاً نشاندهنده عدم امنیت درونی است و باعث ایجاد تنش میشود. - 🌐
توقع بیش از حد:
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل، میتواند منجر به ناامیدی و سرخوردگی شود. - 🌐
عدم یادگیری از تجربیات:
برخی افراد به سادگی تجربیات گذشته را فراموش میکنند و درسهای آن را نادیده میگیرند. - 🌐
نادیده گرفتن پرچم های قرمز (Red Flags):
چشم پوشی از نشانه های هشدار دهنده در ابتدای رابطه. - 🌐
تصمیم گیری عجولانه:
وارد شدن سریع به یک رابطه بدون شناخت کافی از طرف مقابل. - 🌐
تلاش برای تغییر طرف مقابل:
باور به اینکه می توان طرف مقابل را تغییر داد. - 🌐
نقش قربانی بازی کردن:
قرار دادن خود در نقش قربانی و عدم پذیرش مسئولیت در مشکلات رابطه. - 🌐
وابستگی ناسالم:
وابستگی شدید به طرف مقابل و از دست دادن هویت فردی. - 🌐
عدم تعیین مرزها:
مشخص نکردن حد و مرزهای شخصی در رابطه. - 🌐
عدم مراجعه به متخصص:
امتناع از کمک گرفتن از یک درمانگر یا مشاور.
این عوامل میتوانند به صورت جداگانه یا ترکیبی، باعث شوند که افراد در روابط عاشقانه خود، به تکرار اشتباهات گذشته ادامه دهند و از تجربههای خود درس نگیرند.
شناخت این الگوها و تلاش برای تغییر آنها، قدم اول برای داشتن روابط سالم و موفق است.
رها شدن از این چرخه نیازمند خودآگاهی، تلاش برای تغییر الگوهای رفتاری مخرب و در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک متخصص است.
چرا برخی افراد از اشتباهات گذشته در روابط رها نمیشوند؟
1. ترس از تکرار الگوهای قدیمی
یکی از دلایل اصلی عدم رهایی از اشتباهات گذشته، ترس ناخودآگاه از تکرار همان الگوها در روابط جدید است.این ترس میتواند فلجکننده باشد و باعث شود فرد به طور مداوم در حال تجزیه و تحلیل رفتار خود و پارتنرش باشد، به دنبال نشانههایی از تکرار گذشته.ترس از شکست مجدد، ریسکپذیری را کاهش میدهد و فرد را در منطقه امنی نگه میدارد که شاید از نظر عاطفی ناکافی باشد، اما از نظر روانی قابل تحملتر از رویارویی با احتمال درد و رنج است.این ترس میتواند ناشی از تجربیات تلخ گذشته، فقدان اعتماد به نفس یا الگوهای خانوادگی و تربیتی باشد.
برای رهایی از این ترس، لازم است فرد به طور آگاهانه الگوهای مخرب گذشته را شناسایی کند و برای شکستن آنها تلاش کند.
درمان روانشناختی و مشاوره میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد.تمرین ذهنآگاهی و حضور در لحظه نیز میتواند به کاهش اضطراب و ترس ناشی از آینده کمک کند.
2. عدم پردازش کامل احساسات
وقتی یک رابطه به پایان میرسد، معمولا مجموعهای از احساسات منفی مانند خشم، غم، ناامیدی و پشیمانی وجود دارد که باید پردازش شوند.اگر این احساسات به درستی پردازش نشوند، میتوانند به شکل ناخودآگاه در روابط بعدی بروز پیدا کنند.پردازش نکردن احساسات میتواند به این معنی باشد که فرد به طور کامل با جدایی کنار نیامده و هنوز درگیر خاطرات و افکار مربوط به رابطه قبلی است.این درگیری ذهنی میتواند باعث شود فرد نتواند به طور کامل در رابطه جدید حضور داشته باشد و انرژی خود را صرف تجزیه و تحلیل گذشته کند.
برای پردازش احساسات، لازم است فرد به خود اجازه دهد احساساتش را تجربه کند، آنها را بپذیرد و در مورد آنها صحبت کند.
نوشتن، صحبت با یک دوست مورد اعتماد یا مراجعه به یک متخصص میتواند در این زمینه مفید باشد.با گذراندن زمان کافی برای سوگواری و پذیرش، فرد میتواند با دیدگاه جدید و آمادگی بیشتری وارد روابط جدید شود.
3. داشتن باورهای غیرمنطقی در مورد عشق و روابط
بسیاری از افراد باورهای غیرمنطقی در مورد عشق و روابط دارند که میتوانند مانع از رهایی آنها از اشتباهات گذشته شوند. این باورها میتوانند ناشی از تجربیات شخصی، الگوهای خانوادگی یا تبلیغات رسانهای باشند. مثلا برخی افراد معتقدند که عشق باید آسان و بدون چالش باشد، یا اینکه پارتنرشان باید تمام نیازهای آنها را برآورده کند. این باورها میتوانند باعث شوند فرد انتظارات غیرواقعی از روابط داشته باشد و به محض مواجهه با چالش، احساس ناامیدی و شکست کند. برای رهایی از این باورها، لازم است فرد آنها را به طور آگاهانه شناسایی کند و آنها را با باورهای منطقیتر و واقعبینانهتر جایگزین کند. مطالعه کتابهای خودیاری، شرکت در کارگاههای آموزشی و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. انتظارات واقعبینانه و انعطافپذیری کلید داشتن یک رابطه سالم و پایدار هستند.
4. عدم پذیرش مسئولیت
عدم پذیرش مسئولیت نقش خود در شکست روابط گذشته، یکی از موانع اصلی در رهایی از اشتباهات است. وقتی فرد نتواند اشتباهات خود را بپذیرد، نمیتواند از آنها درس بگیرد و در نتیجه، احتمال تکرار آنها در روابط بعدی افزایش مییابد. پذیرش مسئولیت به معنای سرزنش خود نیست، بلکه به معنای درک این موضوع است که هر فرد در یک رابطه، نقشی در شکلگیری و پایان آن داشته است. این شامل شناخت نقاط ضعف و الگوهای رفتاری مخرب خود است. برای پذیرش مسئولیت، لازم است فرد به طور با صداقت و بدون قضاوت، رفتار خود در رابطه قبلی را بررسی کند و اشتباهات خود را شناسایی کند. پرسیدن نظر یک دوست مورد اعتماد یا مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با پذیرفتن نقش خود در گذشته، میتوانید کنترل بیشتری بر آینده خود داشته باشید.
5. عزت نفس پایین
عزت نفس پایین میتواند باعث شود فرد در روابط خود الگوهای مخربی را تکرار کند.فردی که عزت نفس پایینی دارد، ممکن است خود را لایق عشق و احترام نداند و در نتیجه، رفتارهایی از خود نشان دهد که به رابطه آسیب میزند.این افراد ممکن است به دنبال تایید دیگران باشند، بیش از حد گذشت کنند یا در برابر سوء استفاده عاطفی سکوت کنند.عزت نفس پایین میتواند ناشی از تجربیات تلخ گذشته، انتقادهای مکرر یا مقایسه خود با دیگران باشد.برای افزایش عزت نفس، لازم است فرد به خود احترام بگذارد، نقاط قوت خود را بشناسد و به خود اجازه دهد اشتباه کند.
مراقبت از خود، تعیین مرزهای سالم و تمرکز بر اهداف شخصی میتواند در این زمینه کمککننده باشد.
درمان روانشناختی و مشاوره میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد.با افزایش عزت نفس، فرد میتواند روابط سالمتر و رضایتبخشتری را تجربه کند.
6. انتخاب پارتنرهای مشابه
یکی از دلایل تکرار اشتباهات گذشته، انتخاب پارتنرهای مشابه با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری یکسان است.این افراد ممکن است ناخودآگاه به سمت افرادی جذب شوند که شبیه به پارتنرهای قبلیشان هستند و در نتیجه، همان الگوهای مخرب در رابطه تکرار میشوند.این انتخاب ناخودآگاه میتواند ناشی از آشنایی، احساس راحتی یا تلاش برای حل مشکلات حل نشده در روابط قبلی باشد.برای شکستن این الگو، لازم است فرد به طور آگاهانه ویژگیهای شخصیتی و رفتاری پارتنرهای قبلی خود را بررسی کند و سعی کند در انتخابهای بعدی، به دنبال ویژگیهای متفاوتی باشد.
توجه به نشانههای هشداردهنده و اعتماد به شهود خود میتواند در این زمینه کمککننده باشد.
مشاوره قبل از ازدواج یا رابطه جدی میتواند به فرد کمک کند تا انتخابهای آگاهانهتری داشته باشد.
با صبر و پشتکار، میتوانید روابط سالمتری را تجربه کنید.
7. عدم مهارتهای ارتباطی کافی
عدم مهارتهای ارتباطی کافی میتواند منجر به سوء تفاهم، تعارض و شکست رابطه شود. وقتی فرد نتواند به طور واضح و موثر احساسات و نیازهای خود را بیان کند، نمیتواند یک رابطه سالم و رضایتبخش را حفظ کند. این شامل گوش دادن فعال، همدلی، بیان احساسات به طور سازنده و حل تعارض به شیوهای مسالمتآمیز است.
برای بهبود مهارتهای ارتباطی، لازم است فرد تمرین کند، بازخورد بگیرد و از منابع آموزشی استفاده کند. شرکت در کارگاههای آموزشی، مطالعه کتابهای خودیاری و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با بهبود مهارتهای ارتباطی خود، میتوانید روابط عمیقتر و رضایتبخشتری را تجربه کنید. تلاش برای درک دیدگاه پارتنر و احترام به تفاوتها، بسیار مهم است.
8. نیاز به کنترل
نیاز به کنترل در یک رابطه میتواند مخرب باشد و منجر به سوء استفاده عاطفی، حسادت و عدم اعتماد شود. فردی که نیاز به کنترل دارد، ممکن است سعی کند پارتنر خود را محدود کند، تصمیمات او را کنترل کند یا او را از داشتن استقلال منع کند. این نیاز میتواند ناشی از ترس، ناامنی یا تجربیات تلخ گذشته باشد. برای رهایی از نیاز به کنترل، لازم است فرد به پارتنر خود اعتماد کند، به او استقلال بدهد و به حریم شخصی او احترام بگذارد. تمرکز بر رشد شخصی، مدیریت اضطراب و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با رها کردن نیاز به کنترل، میتوانید یک رابطه برابر و رضایتبخش را تجربه کنید. به جای کنترل کردن پارتنر، بر روی کنترل کردن رفتار خود تمرکز کنید.
9. ترس از صمیمیت
ترس از صمیمیت میتواند مانع از ایجاد روابط عمیق و پایدار شود. فردی که از صمیمیت میترسد، ممکن است از نزدیک شدن به دیگران، بیان احساسات خود یا آسیبپذیر بودن اجتناب کند. این ترس میتواند ناشی از تجربیات تلخ گذشته، ترس از طرد شدن یا عدم اعتماد به نفس باشد. برای غلبه بر ترس از صمیمیت، لازم است فرد به تدریج به دیگران نزدیک شود، احساسات خود را بیان کند و به خود اجازه دهد آسیبپذیر باشد. درمان روانشناختی و مشاوره میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد. با غلبه بر ترس از صمیمیت، میتوانید روابط رضایتبخشتری را تجربه کنید. آهسته و پیوسته پیش بروید و به خودتان زمان بدهید.
10. عدم تعیین مرزهای سالم
عدم تعیین مرزهای سالم در یک رابطه میتواند منجر به سوء استفاده، بیاحترامی و فرسودگی شود. مرزها خطوطی هستند که تعیین میکنند چه رفتارهایی قابل قبول هستند و چه رفتارهایی قابل قبول نیستند. فردی که مرزهای سالمی ندارد، ممکن است به دیگران اجازه دهد از او سوء استفاده کنند، به نیازهای خود بیتوجهی کند یا مسئولیت مشکلات دیگران را بر عهده بگیرد. برای تعیین مرزهای سالم، لازم است فرد به نیازهای خود آگاه باشد، ارزش خود را بداند و به طور قاطعانه از خود دفاع کند. یادگیری مهارتهای ابراز وجود، تمرین قاطعیت و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با تعیین مرزهای سالم، میتوانید روابط سالمتر و رضایتبخشتری را تجربه کنید. مرزها را به طور واضح و قاطعانه بیان کنید.
11. کمالگرایی
کمالگرایی میتواند در روابط عاشقانه مشکلساز باشد. فرد کمالگرا ممکن است انتظارات غیرواقعی از خود و پارتنرش داشته باشد و به دنبال یک رابطه بینقص باشد. وقتی این انتظارات برآورده نشوند، ممکن است احساس ناامیدی، نارضایتی و انتقاد کنند. کمالگرایی میتواند منجر به اضطراب، استرس و افسردگی شود و به رابطه آسیب بزند. برای رهایی از کمالگرایی، لازم است فرد بپذیرد که هیچکس بینقص نیست و اشتباه کردن بخشی از زندگی است. تمرکز بر تلاش به جای نتیجه، قدردانی از نقاط قوت و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با رها کردن کمالگرایی، میتوانید یک رابطه صمیمانهتر و رضایتبخشتر را تجربه کنید.
12. مقایسه روابط
مقایسه روابط فعلی با روابط گذشته یا روابط دیگران میتواند باعث نارضایتی و تضعیف رابطه شود. هر رابطهای منحصر به فرد است و نباید با معیارهای غیرواقعی مقایسه شود. مقایسه میتواند منجر به حسادت، ناامنی و کاهش اعتماد به نفس شود و به رابطه آسیب بزند. برای جلوگیری از مقایسه، لازم است فرد بر نقاط قوت رابطه خود تمرکز کند، قدر داشتههای خود را بداند و از مقایسه خود با دیگران خودداری کند. تمرین قدردانی، تمرکز بر لحظه حال و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با قدردانی از رابطه خود، میتوانید آن را تقویت کنید و رضایتبخشتر کنید. به جای مقایسه، بر روی بهبود رابطه خود تمرکز کنید.
13. تلاش برای تغییر پارتنر
تلاش برای تغییر پارتنر، یکی از اشتباهات رایج در روابط است. هیچکس نمیتواند دیگری را تغییر دهد و تلاش برای این کار معمولاً منجر به ناامیدی، تعارض و جدایی میشود. فرد باید پارتنر خود را همانطور که هست بپذیرد و به او اجازه دهد خودش باشد. اگر فرد نتواند پارتنر خود را بپذیرد، بهتر است رابطه را ترک کند. برای جلوگیری از تلاش برای تغییر پارتنر، لازم است فرد بپذیرد که همه افراد متفاوت هستند، به تفاوتها احترام بگذارد و بر روی تغییر خود تمرکز کند. تمرکز بر پذیرش، ارتباط موثر و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با پذیرش پارتنر خود، میتوانید یک رابطه صمیمانهتر و رضایتبخشتر را تجربه کنید.
14. سوء استفاده عاطفی
قرار گرفتن در معرض سوء استفاده عاطفی در گذشته میتواند اثرات مخربی بر روابط بعدی داشته باشد. قربانیان سوء استفاده عاطفی ممکن است اعتماد به نفس پایینی داشته باشند، ترس از صمیمیت داشته باشند و در معرض تکرار الگوهای سوء استفاده باشند. سوء استفاده عاطفی شامل رفتارهایی مانند تحقیر، کنترل، تهدید، سرزنش و منزوی کردن است. برای رهایی از اثرات سوء استفاده عاطفی، لازم است فرد به دنبال درمان روانشناختی باشد، از حمایت دوستان و خانواده استفاده کند و مرزهای سالمی تعیین کند. شناخت الگوهای سوء استفاده، افزایش عزت نفس و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد. با بهبودی از اثرات سوء استفاده عاطفی، میتوانید روابط سالمتری را تجربه کنید. اولویت دادن به سلامت روان و عاطفی خود، بسیار مهم است.
15. عدم توجه به نیازهای خود
عدم توجه به نیازهای خود در یک رابطه میتواند منجر به فرسودگی، نارضایتی و از دست دادن هویت شود. فرد باید به نیازهای جسمی، عاطفی و روحی خود توجه کند و آنها را در اولویت قرار دهد. این شامل مراقبت از خود، تعیین مرزهای سالم، اختصاص زمان به فعالیتهای مورد علاقه و ارتباط با دوستان و خانواده است. برای توجه به نیازهای خود، لازم است فرد به خودآگاهی برسد، ارزش خود را بداند و به خود اجازه دهد نیازهای خود را برآورده کند. تمرکز بر مراقبت از خود، تعیین اهداف شخصی و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با توجه به نیازهای خود، میتوانید یک رابطه سالمتر و رضایتبخشتر را تجربه کنید. مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید.
16. وابستگی ناسالم
وابستگی ناسالم به پارتنر میتواند منجر به از دست دادن استقلال، کنترلگری و نارضایتی شود. فرد وابسته ممکن است به پارتنر خود بیش از حد نیاز داشته باشد، ترس از دست دادن او داشته باشد و هویت خود را در رابطه تعریف کند. برای رهایی از وابستگی ناسالم، لازم است فرد استقلال خود را بازیابد، به خود اعتماد کند و بر روی رشد شخصی خود تمرکز کند. تقویت روابط با دیگران، پیگیری علاقهمندیها و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با رهایی از وابستگی ناسالم، میتوانید یک رابطه سالمتر و رضایتبخشتر را تجربه کنید. استقلال عاطفی را در اولویت قرار دهید.
17. نادیده گرفتن نشانههای هشداردهنده
نادیده گرفتن نشانههای هشداردهنده در ابتدای رابطه میتواند منجر به ورود به یک رابطه ناسالم و تکرار اشتباهات گذشته شود. نشانههای هشداردهنده شامل رفتارهایی مانند عدم احترام، کنترلگری، دروغگویی و سوء استفاده عاطفی است. برای جلوگیری از نادیده گرفتن نشانههای هشداردهنده، لازم است فرد به شهود خود اعتماد کند، از دیگران مشورت بگیرد و به رفتارهای غیرقابل قبول قاطعانه پاسخ دهد. شناخت نشانههای هشداردهنده، تعیین مرزهای سالم و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با توجه به نشانههای هشداردهنده، میتوانید از ورود به روابط ناسالم جلوگیری کنید. به شهود خود اعتماد کنید.
18. عدم بخشش خود
عدم بخشش خود به خاطر اشتباهات گذشته میتواند مانع از رهایی از آنها و ورود به روابط جدید شود. فرد باید اشتباهات خود را بپذیرد، از آنها درس بگیرد و خود را ببخشد. بخشیدن خود به معنای نادیده گرفتن اشتباهات نیست، بلکه به معنای رها کردن احساس گناه و حرکت به جلو است. برای بخشش خود، لازم است فرد اشتباهات خود را بپذیرد، مسئولیت آنها را بر عهده بگیرد، از دیگران عذرخواهی کند و سعی کند جبران کند. تمرکز بر رشد شخصی، مهربانی با خود و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با بخشیدن خود، میتوانید از گذشته رها شوید و به آینده نگاه کنید. خود را ببخشید و به خود فرصت دهید.
19. تمرکز بر گذشته به جای حال
تمرکز بیش از حد بر گذشته و اشتباهات آن میتواند مانع از لذت بردن از لحظه حال و ایجاد روابط جدید شود. فرد باید یاد بگیرد گذشته را رها کند و بر روی حال و آینده تمرکز کند. این شامل تمرین ذهنآگاهی، قدردانی از لحظه حال و تعیین اهداف برای آینده است. برای رها کردن گذشته، لازم است فرد احساسات خود را پردازش کند، از اشتباهات خود درس بگیرد و به خود اجازه دهد حرکت به جلو کند. تمرکز بر لحظه حال، تعیین اهداف شخصی و مشاوره با یک متخصص میتواند در این زمینه کمککننده باشد. با تمرکز بر حال، میتوانید آینده بهتری برای خود بسازید. در لحظه زندگی کنید.







خیلی وقته تو این فکرم که چرا بعضی آدم ها مثل خودم نمیتونن از اشتباهات گذشته رها بشن. یه بار تو یه رابطه بودم که حسابی خراب شد و بعدش ماه ها تو فکر این بودم که کجای کار رو اشتباه رفتم. انگار ذهنم روی همون لحظه ها قفل کرده بود و نمیذاشت برم جلو. یه چیزی که خیلی بهم کمک کرد این بود که یه دفترچه برداشتم و همه حس های بد رو توش نوشتم. بعدش راحت تر تونستم ببینم کجاها رو اشتباه کردم.
خیلی ها فکر میکنن فقط کافیه زمان بگذره و همه چیز درست میشه اما تجربه نشون داده اینطوری نیست. من یاد گرفتم باید با درد روراست شد و باهاش کنار اومد. مثلا یه مدت هر موقع کسی بهم محبت میکرد میترسیدم دوباره آسیب ببینم. بعد فهمیدم این ترس داره زندگی رو ازم میگیره. شروع کردم به خوندن کتاب های روانشناسی و کمکم دیدم چطور میتونم دوباره اعتماد کنم.
یه نکتۀ دیگه که توی رابطه جدیدم بهش رسیدم اینه که نباید توقع داشته باشم طرف مقابل اشتباه نکنه. همون موقعی که فهمیدم خودم هم کامل نیستم خیلی فشار از رو دوشم برداشته شد. میدونی چیه؟ بعضی وقتا ما انقدر از تکرار گذشته میترسیم که خودمون باعث تکرارش میشیم. اینو وقتی فهمیدم که دیدم دارم با پارتنرم همون رفتاری رو تکرار میکنم که قبلا خرابم کرده بود.
فکر میکنم یه بخش مهم ماجرا اینه که آدم بتونه ببخشه. هم خودش رو هم طرف مقابل رو. من یه مدت طولانی عصبانی بودم از کسی که بهم صدمه زده بود. تا اینکه فهمیدم این عصبانیت فقط داره خودم رو خراب میکنه. وقتی تصمیم گرفتم ببخشم، انگار یه بار بزرگ از رو دوشم برداشته شد. البته اینکه بتونی ببخشی همونقدر سخته که بتونی از اشتباهاتت درس بگیری.
چیزی که الان میفهمم اینه که زندگی کردن توی ترس از آینده یا حسرت گذشته هیچ دردی رو دوا نمیکنه. من این روزها سعی میکنم بیشتر حواسم به چیزایی باشه که داره الان اتفاق میفته. میدونی چطوری؟ هر وقت ذهنم میره سمت خاطرات قدیمی یه هو به خودم میام و میگم بسه دیگه، الان وقت چیزای دیگه است. همین کار ساده خیلی کمکم کرده.
یه مدت طولانی با ترس از تکرار اشتباهات قبلی تو رابطه جدیدم درگیر بودم. هرچی بهم محبت میشد حس میکردم قراره دوباره اون دردهای قدیمی برگرده. نویسنده عزیز، میشه بیشتر درمورد راههای غلبه بر این ترس و اعتماد دوباره بنویسی؟ خیلی دوست دارم بدونم بقیه چطور این مرحله رو پشت سر گذاشتن و اگه کسی تجربه مشابهی داره خوشحال میشم تو کامنتا به اشتراک بذاره. هنوزم بعضی وقتا توی ذهنم درگیر کمالگرایی میشم و انتظارات غیرواقعی از خودم و طرف مقابل دارم 😊